«طبیب اصفهانی» شاعری به وسعت تاریخ اصفهان
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۰۸۱۶
«طبیب اصفهانی همراه با مشتاق از پیشگامان سبک بازگشت هستند. چیزی حدود دوهزار بیت شعر دارد که سه بار چاپ شده است. نام او عبدالباقی است و شعر است که طبیب را از پس اینهمه حوادث روزگار باقی نگاه داشته است هرچند که شغل او آنچنانکه از نامش پیداست طبیب بوده است. او طبیب مخصوص نادر بوده است.»
به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که محمود فروزبخش، نویسنده و اصفهان پژوه در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:
«طبیب اصفهانی در زمان خود انسانی مورد اعتماد و محبوب در میان مردم بود تا جایی که توسط معتمدین و بزرگان مدتی بهعنوان کلانتر اصفهان انتخاب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا همین عشق است که دارد از پس تمام این سالها توسط خوانندگان خوانده میشود و بازهم خوانده میشود. در طول زمانهای مختلف. سنتی و پاپ. محلی و ملی. یکنوای نوایی هم به آن اضافهشده است که داستان دیگری دارد از جای دیگری است. طبیب که اصفهانی است و مزارش در تخت فولاد. اگر خواستید به سراغش بروید به دنبال یک سنگقبر قدیمی، ویژه زیبا و متفاوت در گلستان شهدا باشید که بیادعا در میانه شهدا در جلوی در خیمه حسینی گوشه باغچه محتاج فاتحه و یاد من و شماست. ترانه او در نهانخانه دل نشیند و نوایش از اصفهان بلند میشود و با مقام نوایی خراسان ترکیب میشود و این موسیقی نه فق برای لذت آنی که جهت پیوند خوردن نسلها و برقراری فهم از ایران فرهنگی است.
شاهنامه نام فردوسی را جاودانه کرد و مثنوی نام مولانا را. این آثار بزرگ هستند که نام شاعران خود را زنده نگاه میدارند و الا تاریخ سخت بیرحم است و گذر زمان انسانهای کوچک و متوسط را حذف میکند. حتی انسانهای بزرگ را. آنچه میماند قلهها هستند و البته این قلهها هم قرار نیست تمامی وجودشان به چشم بیاید. دامنهها کمتر دیده میشود بسیار فرازوفرود شخصت ها نادیده گرفته میشود. این خاصیت تاریخ است و دست عمدی در کار نیست. سرانجام از همان فرد قله نشین هم تنها نوک قله نمودار میشود. حافظ را به غزلیاتش میشناسند حالا قرار نیست همه زیروبم زندگانی او را بدانیم. جریان روزگار میآید و با خود بسیاری از حوادث را میشوید و میبرد تنها آنهایی میماند که در ارتفاع بالایی ساختهشده باشند.
پس قرار نیست از یک شاعر تمام اشعارش بماند. گاهی اوقات یک شعر آنقدر عظیم است که همان یک شعر، یاد شاعر را تا به امروز برقرار داشته است و الا هم آن شاعر رفتنی بود و هم تماممسیر و زندگانی او. یک شعر میآید و بر تارک ان سالها میدرخشد و ما ازآنپس به نور او آدرس میدهیم. طبیب اصفهانی و آن غزل ماندگارش بیانگر همین حکایت است. غزلی که شهرتی جهانی دارد و بارها و بارها توسط خوانندگان مطرح خواندهشده، مردم با آن ارتباط گرفتند و بر صفحه ذهنشان حکشده است. کافی است تنها یک بیت از آن را به یادآوریم.
غمت در نهان حانه دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
آری صدا آشناست. تنها صداست که میماند. حالا یک موسیقی به گوشمان میرسد. نوایی. دوست داریم مابقی شعر را هم بشنویم:
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از پریه ایم ناقه در گل نشیند
خلد گر به پا خارم آسان بر آرم
چه سازم به خاری که در دل نشیند
آری اگر خاری به پا وارد شود میتوان آن را بهآسانی بیرون آورد اما هنگامیکه خاری دروندل رود، بیرون آوردن آن دشوار است. شعر به حقیقتی انسانی اشاره دارد.
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
آری همچنین است دل اگر رانده شود دیگر بهسختی دوباره مایل شود اما اوج شعر این بیت است:
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند
در عالم مکانها و لحظاتی است عالی که در آن انسانهای دون در کنار انسان والا مینشینند و دیگر فاصلهها برداشته میشود اینجا مقام محبت است. انسان به یاد حرمها میافتد. آنجا که گزینشی نیست و آلوده و طاهر همه شانهبهشانه در پیشگاه یار حاضرند.
طبیب اصفهانی همراه با مشتاق از پیشگامان سبک بازگشت هستند. چیزی حدود دوهزار بیت شعر دارد که سه بار چاپ شده است. نام او عبدالباقی است و شعر است که طبیب را از پس اینهمه حوادث روزگار باقی نگاه داشته است هرچند که شغل او آنچنانکه از نامش پیداست طبیب بوده است. او طبیب مخصوص نادر بوده است. مقداری هم پزشک کریمخان زند بوده است. در آن ایام طبیب مقامی ارزشمند در دستگاه حکومت بوده و دریافتیهای کلانی هم داشته است و به رأس قدرت هم نزدیک بوده است. تازه عبدالباقی پدرش و جدش نیز اینچنین مسئولیت حکومتی در دربار شاهانه صفوی داشتهاند. پدرش در حمله محمود افغان به اصفهان کشته شد ماند آنهمه رجال دیگر که خونشان بر زمین ریخته شد. شاید همراهی تمامعیار این پسر با نادرشاه خو مرهمی بر غم از دست دادن خانواده باشد هرچند که طبیب هیچگاه گوهر شعر را بهپای نادر نریخت و شعر مدحی از او تا به این لحظه یافت نشده است.»
کد خبر 625063منبع: ایمنا
کلیدواژه: مشاهير تخت فولاد مشاهیر اصفهان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۰۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غلامحسین امیرخانی در مقابل خبرنگاران مینشیند
غلامحسین امیرخانی با حضور در نمایشگاه «روایت باران» به پرسشهای خبرنگاران درباره مباحث تخصصی در خط نستعلیق پاسخ میدهد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، فرهنگسرای نیاوران این روزها میزبان بیش از 200 اثر از هنرمندان هنرهای قرآنی است که در نخستین نمایشگاه تخصصی هنرهای قرآنی «روایت باران» شرکت کردهاند.
این نمایشگاه در راستای رویکرد پژوهشی، میزبان پنلها و نشستهای تخصصی با حضور اساتید، دانشجویان و هنرجویان خواهد بود.
در این راستا جلسه پرسش و پاسخ درباره مباحث تخصصی در خط نستعلیق، روز دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 با حضور استاد غلامحسین امیرخانی از ساعت 16 الی 18 در فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد.
غلامحسین امیرخانی: حقوق کنونی خوشنویسان کفاف کرایه تاکسیشان را هم نمیدهدنمایشگاه «روایت باران» توسط نگارخانه «ترانه باران» به عنوان نگارخانه تخصصی هنرهای ایرانی- اسلامی و با همکاری صندوق اعتباری هنر در فرهنگسرای نیاوران و با هدف توسعه و ترویج فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی با محوریت قرآنی، و همچنین رشد و توسعه اقتصاد هنرهای ایرانی و اسلامی و حمایت از هنرمندان فعال در عرصه آثار قرآنی برگزار شده است.
نمایشگاه «روایت باران» تا پایان اردیبهشت 1403 دایر است و علاقه مندان میتوانند همه روزه از ساعت 10 تا 19 و روزهای تعطیل از ساعت 14 تا 19 از این نمایشگاه دیدن نمایند.
با توجه به شهادت امام جعفر صادق (ع) روز شنبه 15 اردیبهشت نمایشگاه «روایت باران» و مجموعه گالریهای فرهنگسرای نیاوران تعطیل است.
زمان برگزاری جلسه پرسش و پاسخ درباره مباحث تخصصی در خط نستعلیق: دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 از ساعت 16 الی 18 است.
انتهای پیام/